خسته شدم ازهمه چی میدونین من یه رفاقت سه ساله رو یه هفتس که تموم کردم حالم واقعن بده هیچی واسم مهم نی فقط فکرو خیال میکنم دلم به شدت تنگه به شدت پرخاشگر شدم نمیتونم با کسی حرف بزنم حس یه ادم مرده رو دارم
خسته شدم ازهمه چی میدونین من یه رفاقت سه ساله رو یه هفتس که تموم کردم حالم واقعن بده هیچی واسم مهم نی فقط فکرو خیال میکنم دلم به شدت تنگه به شدت پرخاشگر شدم نمیتونم با کسی حرف بزنم حس یه ادم مرده رو دارم
سلام
امیدوارم که هرچه زودتر از مرحله احساسات خارج بشید و بتونید عقلانی به این موضوع فکر کنید
در درجه اول کاملا به شما حق میدم که شما دلتنگ باشی و احساساتتون فوقالعاده شمارو تحت تاثیر قرار بده اما میشه یه سری مسایلرو برامون روشن کنید
نیت شما از این آشنایی و اهدافتون برای ادامه دادن به مدت 3 سال چی بود؟
بنظر شما اونی که بیشتر دوست داشت این رابطه ادامه داشته باشه شما بودی یا شخص مخاطبتون ؟
خاتمه دهنده این رابطه شما بودی یا طرف مقابل ؟
معیارهای پانان دادن به این رابطه چی بوده ؟
خدایا چون نوشتی سرنوشتم
که بخت از من رمید ازبس که زشتم
زبانم لال اگر خط تو بد بود
تو میگفتی خود من مینوشتم
کارو (نامه'های سرگردان)
با سلام خدمت شما دوست عزیز
اینگونه علایم بعد از ترک یک رابطه مخصوصا اگر دلایل قانع کننده ای برای آن نداشته باشید قابل مشاهده می باشد و به مرور می توانید علایم بهتری را تجربه کنید.
1. هریک از شما چند سال دارید؟
2. دلیل ترک این رابطه چیست؟
3. معیارها و هدف شما زا این دوستی چه مواردی بوده است؟
4. برنامه روزانه شما چگونه می باشد؟
من ۱۸ و اون ۲۴ساله بود
راستش دلیلش نه واسه خودش که این رابطه رو تموم کرد مشخص بود ن واسه من میشه گف یه جور خستگی از زندگیش و اینکه میخواست زندگیشو تغییر بده یه سری مشکلات تو زندگیش داشت که میخواست اونارو فراموش کنه و اینکه منم یه جورایی مقصر بودم یکم شکاکم و همین چیزا باعث شد رابطمون تموم شه
ممنون ازشما بابت همدردیتوننوشته اصلی توسط SHERVIN"66
خوب من دوست داشتم رابطمون ادامه داشته باشه
و اون تموم کرد رابطمونو
همین شکاک بودنه کار رو خیلی خراب میکنه
یه دوست دختر داشتم همش بهم گیر میداد چرا فلان کار رو نکردی
چرا تیپ اسپرت نمیزنی
چرا اون حرفو زدی
چرا اون فیلتر شکنه که برا عمه ریختی رو برا من نریختی
تو دوست دختر دیگه ای داری و با یکی دیگه هستی و این حرفا
بعد یه مدت من سرد شدم نمیخاستم وقتی دارم با کسی چت میکنم که دوستش دارم همش بهم گیر بده
اذیتم کنه
منفی بینی کنه
این شک شک داشتن ها به مرور زمان ادم رو سرد میکنه شک نداشته باشین هر وقت یه چیز رو با چشم خودتون دیدین بعدش باور کنین
افکار منفی توی سر شما واقعیت ندارن
نمیخوام تکراری و کلیشه وار صحبت کنم اما میتونم بگم شما برنده این ماجرا بودی بدلیل اینکه اولا اون کسیرو از دست دادین که میشه گفت زیاد دوستتون نداشته
همه شکستها میتونه پلی باشه برای رسیدن به پیروزی " شما با صداقت و روشن بینی به این نتیجه رسیدید که شکاک بودنتون کار شایسته ای نبوده و این خودش میشه گفت پیروزی محسوب میشه که شما باید بزاری کنار
خواهشا دیگه به عنوان تا اونجایی که میتونید آغاز کننده دوباره این رابطه نباشید به زبون ساده چون شخصیت شما کاملا لگد مال میشه و خیلی مسایل پیش میاد که خوشایندتون نباشه
خدایا چون نوشتی سرنوشتم
که بخت از من رمید ازبس که زشتم
زبانم لال اگر خط تو بد بود
تو میگفتی خود من مینوشتم
کارو (نامه'های سرگردان)
خود ادما باعث شک وبدبینی میشن
خیلی ممنون حرفاتون اروم میکنه شاید اینجوریه ک شما میگین
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟